قاجاریه ماجرای قتل آقا محمدخان قاجار بر سر خربزه و مشاجره با شاعرکتابخوان قبل از مرگ-از همه چی
هزاران ستمگر کوچک، سران طوایف چادرنشین و زورمندان شهری در سراسر ایران اغتشاشها برپا کرده بودند و بازرگانی و کشاورزی از یک سوی و فرهنگ از دیگر سو، دچار وقفه گشته بود. وی دو نیروی سلطنتی زندیان و افشاریان را به کلی برانداخت و سران بسیاری از عشایر و ایلات را یا به خود جذب کرد یا نابود گردانید. پاره ای از افراد برجسته خاندان آقامحمدخان نیز به مرور زمان خود را به شیراز رساندند و به وی پیوستند. منابع حاکی است که همه آن ها در دربار زند با احترام روزگار می گذراند و حسینقلی خان به دستور کریم خان به حکومت دامغان منصوب گردید. حسینقلی خان که او را «پادشاه بی تخت و تاج» نامیده اند، در ۱۱۸۱ق/۱۷۶۷م توسط دو تن از غلامان خود کشته شد و این امر موجب شد که برادرش آقامحمدخان برای مدتی در دربار کریم خان در شیراز تحت مراقبت شدیدتری قرار گیرد. پارهای از افراد برجسته خاندان آقامحمدخان نیز به مرور زمان خود را به شیراز رساندند و به وی پیوستند.
- برادرش مرتضی قلیخان که پیش از وی قدرتی در منطقه به دست آورده و خود را پادشاه خوانده بود، از ورود آقامحمدخان به گرگان جلوگیری کرد.
- پارهای از افراد برجسته خاندان آقامحمدخان نیز به مرور زمان خود را به شیراز رساندند و به وی پیوستند.
- در این سال آقا محمد خان برادر خویش مصطفی قلی خان را به جهت بیاعتمادی از دو چشم كور كرد.
آقامحمدخان با ۴۰ هزار سپاهی عازم نبرد گردید و در «شهرک» (میان اصفهان و شیراز) با ۵ هزار تن سپاه زندی روبهرو شد. آقا محمد خان، (ح ۱۱۵۵-۱۲۱۱ق)، رئیس ایل، بنیانگذار و نخستین شاه سلسله قاجار (د ح ۱۲۱۰-۱۲۱۱ق/۱۷۹۵-۱۷۹۷م). او در دوره حکومت کریم خان زند در دربار وی، تحت نظر زندگی می کرد و پس از به قدرت رسیدن، تهران را به عنوان مرکز حکومت برگزید.
نقد، بررسی و نظرات کتاب آغا محمدخان قاجار (بی رحم ترین شاه ایران)
علاوه بر این، قبایل متحد زندها را هم بهطور کامل میشناخت. این نکته را در نظر داشته باشید که در آن دوره ما با مجموعهای از قبایل متحد مواجهیم. قاجارها یکسری متحدهای خاص خودشان را دارند و زندها هم همینطور. آقامحمدخان قاجار سران قبایل متحد زندیه و ویژگیهای آنها را میشناخت. اینکه آیا رشوه چهره واقعی آغا محمدخان قاجار میگیرند یا نمیگیرند؟ چقدر متحد هستند؟ اما زندها آنقدر به سیاست، عمیق فکر نمیکردند. نکته دیگر هم این است که حاکمان زندیه تا مدتی طولانی حتی زمانی که آقامحمدخان قاجار مدعی قدرت شده بود او را جدی نمیگرفتند.
ورود به مشهد[ویرایش]
ولی در نهایت نادرشاه است که بهعنوان مدعی برتر در صحنه حکومت مرکزی شناخته میشود. نادرشاه پدربزرگ آقامحمدخان قاجار را میکشد و اینها سه نسل مبارزه میکنند تا بتوانند به حکومت ایران برسند و تلاش برای تصاحب تاج و تخت ایران در خانواده قاجار قدمتی طولانی داشته است. در این نبرد لطفعلیخان با رشادت هرچه تمامتر خود را تا سراپردهٔ آقامحمدخان رساند، لیکن به علت خیانت سرداران زندی و کمتجربگی خود شکست خورد، ولی خود را از معرکه بیرون آورد و به سوی کرمان رفت. آقامحمدخان پیروزمندانه به شیراز آمد و دستور داد افراد خاندان زند را اسیر کنند و همراه با استخوانهای کریمخان به تهران گسیل دارند. پس به طبس رفت و با کمک امیرحسینخان زنگویی ۳۰۰ سوار فراهم و آهنگ یزد کرد و با شکست علینقیخان بافقی آنجا را بگشود و روانهٔ شیراز گشت.
او سلسله قاجاریه را بنا نهاد و در طول دوره حکومت کوتاه مدت خود، بهدنبال ایجاد آرامش و امنیت در مرزهای قلمرو خود بود. پادشاهی آقا محمدخان قاجار به جنگ گذشت و عصر سلطنت او دورهای جدید در تاریخ ایران بود. آقا محمدخان قاجار حکومتی متمرکز در ایران تشکیل داد.